خیانتکار عاشق به قلم Fatemeh_destroyer
یه دفتر خاطرات از داستان یه زندگی...
زندگی غم انگیز یه دختر نسبتا بد!
که بدی ها بدش کردن، قلبه عاشقش خوبه!
دوست داره خوب باشه، اما اجازش رو نداره
باید عوضی و سنگ دل باشه...
نسبت به هر قلبی که دوسش داره...
داستان زندگی، یه عوضی...
یه خیانتکاره، سنگ دل...!
کسی که راهش رو گم کردهـ.
یه پلیس دزد، یه دزد پلیس
دزد قلب ها و احساسات، زندگی ها و اطلاعات...
یه مجازات کننده!
یه جاسوس شکست خورده، که برای حفظ منافع مردم ر
کشورش می کشه و می شکنه و می دزده و شکسته می
شه.
یه دختر بی پناه و زخم خورده که باید بین سختی ها
زنده بمونه
دوئل شیطان و فرشته ی درون...
فاصله ی بین عشق و خیانت!
و خوبی و بدی
باید به عشقش خیانت کنه...
برای همینه که می شه
تخمین مدت زمان مطالعه : ۸ ساعت و ۵۵ دقیقه
پشت چشمی برام نازک کرد و گفت:
_ این آهنگ های صدمن یه غاز چیه انداختی روضبط؟
چشم غره ای بهش رفتم و جواب دادم
_متناسب با جو بد بینمون گذاشتم.
بندری بزارم بریم وسط خیابون قر بدیم، خوبه!؟
با دهن کجی گفت:
_نه، نوحه بزار حالمون بدتر شه!
چیه این آهنگ های غمگین و چس ناله های شکست عشقی؟
آدم سالم این هارو گوش می ده، دیوونه می شه
حس می کنه یکی ولش کرده رفته...
ابرویی بالا انداختم و دوباره آهنگ رو پلی کردم.
تو همون حال هم گفتم:
_خدا پس کله هیچکی نمی زنه بیاد طرفت،
حالا بره ولت کنه؟
رسما توهم زدی!
با حرصی که توی صداش هم اثر گذاشته بود، نیشگونی از بازوم گرفت و گفت:
_دیدن محسنات من، چشم بصیرت می خواد
لبخندی زدم تا کاملا حرصش دربیاد
_والا من با چشم برزخیم نگاه می کنم چیزی نمی بینم.
بعد هم درحالی که بازومو می مالیدم بی توجه به قیافه عصبیش گفتم:
_وحشیم که هستی سگم نگات نمی کنه.
اومد دوباره بزنه که تهدیدآمیز گفتم:
_دستت بهم بخوره، داشبرد و می کنم تو حلقت.
خوب می دونست تو این مورد شوخی تو کارم نیست.
برای همین دستش رو پایین آورد و بیشتر به صندلیش تکیه داد.
و گفت:
_روز به روز بیشتر ادبت ته می کشه.
در حالیکه از تو آینه موهام و مرتب می کردم گفتم:
_نیسن تومعلم ادبیاتی!
راحت می تونی یه دیکشنری فحش بدی بیرون.
_فضول منی؟
لبخندم رو پررنگ تر کردم و بلافاصله گفتم:
_آره، به عمت رفتم.
قبل از اینکه جوابم رو بده، و یه جنگ جهانی راه بندازه
سارا از پشت دستش و آورد و محکم کوبید تو سرش، بعد هم با حرص گفت:
_خفه شید جفتتون!
اگه گذاشتین دو دقیقه کپه ی مرگم و بزارم
اسما با اخم سرش و مالید و مظلومانه گفت:
_باشه عنتر روانی، چرا میزنی!؟
سرم و تکون دادم و گفتم:
_تو اگه واقعا خوابت بیاد روی سنگم می خوابی
چند ثانیه تهدید آمیز نگاهم کرد و گفت:
_تو یکی خفه شو!
که هر چی آتیشه از گوره تو بلند میشه
بعد هم با حرص خودش و رو صندلی انداخت
برگشتم سمتش و با اخم گفتم:
_چته؟
کلافه و با اوقات تلخی گفت:
_از بس زر زدین نذاشتین بخوابم سرم درد می کنه
یه تای ابروم و بالا انداختم
_ماموریت جای خوابه؟
با حرص آشکاری گفت:
_نه جای مردنه
انگار که با این سوالم داغ دلش تازه شده باشه، شروع کرد به غر زدن:
_آخه مرده شورم رو ببرن شغل قحطی بود؟
بعد هم با اشاره بهم گفت:
_تقصیر توعه عوضیه
اخمام رفت تو هم و با لحنی بدتر از لحن خودش گفتم:
melisa
۱۸ ساله 00یکی از بهترین رمان های بود که خوندم عشق رایان وتانیا واقعاً قشنگ بود شخصیت هاشون عالی بود
۲ ماه پیشالناز
00عالی
۲ ماه پیشدختر الماس
۱۸ ساله 10ولی فقط اونایی که دوسال پیش حالا یکم کم و بیشتر زمانی که رمان ویرایش نشده بود میدونن بدون ویرایش رمان چقدرر جذااب بود چقدر منتظر فصل سه بودیم و چقدر اخر فصل دوم خفن به دست نویسنده نوشته شد بود ولی با
۳ ماه پیشدختر الماس
۱۸ ساله 00ولی با ویرایش چه صحنه ها که برداشته شد چه قسمتا که تغییر کرد چه حرفا که گفته شده بود و الان توی رمان نیست وای خدا نویسنده پایان فصل دوم بسیار جذاب بود حاضر بودم دوسال دیگه صبر کنم ولی جلد سه بیاد🥲
۳ ماه پیشماهوین
۱۷ ساله 00بنظرم یکی از قشنگترین رمان هایی که خوندم بود و چقد سر رامتین و تانیا احساسی شدم و این نشون میده چه قلم خوبی داری نویسنده! دستمریزاد داری قشنگم💚💌
۳ ماه پیشRha
10عشق کردممم ب نظر هیچکی هم اهمیت نده عال بود دختر
۴ ماه پیشمبینا
11قشنگ بود. منم یه رمان شروع کردم و واقعا نویسنده رو درک میکنم سرسری نمیشه نوشت و رد شد. اما حق با دوستانه آهنگ هاش زیاد بود ؛ اگرچه با رمان هم خونی داشت.
۶ ماه پیشمریم
۵۱ ساله 00رمان خوبی بود اما برای من جای سواله ، که پلیس ها از نظر مکالمهبا همکارشون اینقدر از الفاظ بد و زشت استفاده می کنند و ایا پلیس های ایران اینقدر ازادند که بدون پوشش و رعایت ر فتارهای اعتقادی عمل کنند
۸ ماه پیشدریا
11خیلی قشنگ بود آخرش آنقدر گریه کردم من معمولا رمان این سبکی نمی خونم ولی واقعا ارزش خواندن داشت اولین اشکم برای رامتین بود آخری برای رویا ازهمه بیشتر برای کامیار اصلا بعضی جاها قلبت می سوخت درد می گرفت
۸ ماه پیشیاسی
01جلد دو رو نخوندم ولی یکش که خیلی و اعصاب بودداستان زندگی خودش رو چندین بار گفته ،شعرهاش زیاده ،ساراچطور لو رفت؟اینا هم سردرگمی های مان هست
۹ ماه پیش*_*
۲۰ ساله 50رمان جالبی بود ارزش خوندن داره ،ممنون از نویسنده
۹ ماه پیشSosan khanm
۲ ساله 00قشنگ بود و زحمت زیادی براش کشیده شده مث آدم نظرتونو بیان کنین با تشکر
۱۰ ماه پیشنیلوک
۱۸ ساله 00خیانت کار عاشق تو این زمونه خیانت مث یع لیوان آب خوردنه حتی از اونم آسون تر
۱۰ ماه پیشمریم
01رمان قشنگی نبود بنظرم.خیلی حوصله سر بر و غیر واقعی بود.
۱۱ ماه پیشGh.h
20قشنگ بود ولی چرا انقد توش فحش بود نویسنده ای مثلا نه لات چاله میدون که
۱ سال پیشFatemeh_destroyer | نویسنده رمان
مگه شخصیت ها هم نویسنده و ادیب و دانشمندن که توقع دارید ب ی نحو و روش صحبت و رفتار کنن؟ این یه رمان تخیلی و روایتگر زندگیهای غیرواقعی و شخصیت های متفاوت خوب و بده، مگه مستن براساس واقعیتِ زندگی دهخدا
۱ سال پیشTaranom
۲۲ ساله 90من رمان خیلی خوندم و به جرات میتونم بگم جزو ۱۰ رمان برتره رمانت خیلی حال کردم 😎
۱ سال پیشافسون
00گلم این رمان و کی نوشتیدید؟
۱۱ ماه پیش
مریم
00چرت و پرت