کویر تشنه

به قلم مریم اولیایی

عاشقانه اجتماعی

داستان درباره ی دختری به اسم مینا هستش که جدیدا با پسری به اسم عادل از یک خانواده ی ثروتمندی اشنا شده.عادل قصد داره که با مینا ازدواج کنه ولی مینا عادل رو فقط واسه دوستی میخواد و قصد ازدواج با اونو نداره تا اینکه مینا پسر عموی عادل رو میبینه و عاشق اون میشه اما…..


44
57,481 تعداد بازدید
16 تعداد نظر

تخمین مدت زمان مطالعه : ۸ ساعت و ۴۳ دقیقه


نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • هانیه

    00

    خیلیییی قشنگ بود واقعا ممنون نویسنده جان😍💕

    ۳ هفته پیش
  • نازیلا

    00

    عاللللللللی بود

    ۳ ماه پیش
  • سحر 35

    00

    خیلی خیلی زیبا و قشنگ عالی بود

    ۳ ماه پیش
  • فریده

    ۱۸ ساله 01

    خوشم نیومد 😐

    ۴ ماه پیش
  • M,h

    00

    رمان قشنگی بود ولیکن شخصیتی مثل عادل تو این دوره زمونه واقعا تخیلی محسوب میشه و این شخصیت رمان رو جذاب کرده بود انشاالله خدا همچین مردی رو نصیب همه دخترا بکنه

    ۵ ماه پیش
  • فاطمه

    ۳۲ ساله 10

    رمان خوبی بود ممنون مریم جون❤❤❤

    ۵ ماه پیش
  • فاطمه

    00

    عالی ماشکرم

    ۵ ماه پیش
  • آوا

    ۲۸ ساله 00

    خیلی خوب بود دستت طلا نویسنده جان وبسیارآموزنده

    ۵ ماه پیش
  • سیتا

    00

    قشنگ بود

    ۵ ماه پیش
  • N.n

    ۱۸ ساله 00

    آخ جونننننن ی اسم متفاوت

    ۹ ماه پیش
  • الماس

    ۲۱ ساله 10

    رمان عالی بود ممنون از مریم اولیایی عزیز

    ۱۱ ماه پیش
  • مرضیه

    ۵۳ ساله 00

    عالی

    ۱۱ ماه پیش
  • جیزل

    ۱۹ ساله 01

    قلم جذابی نداشت

    ۱۱ ماه پیش
  • Fgggg

    00

    ممنون از شما عالییییی دست نویسنده درد نکنه من سه بار خوندم عالیییییی

    ۱ سال پیش
  • Gghh

    00

    عالی خیلی قشنگه مممنون از نویسنده من سه بار خوندم خیلی قشنگه ارزش چند بار خوندن داره

    ۱ سال پیش
شروانو (شَروانو) لحظاتی پیش

پدرم عاشق فرزند دختر بود... بعد از چهار فرزند پسر، بالاخره صاحب یک دختر شد. مادرم می‌گفت آن روز از خوشحالی توی پوستش نمی‌گنجید و این برای باقی اهالی روستا مسخره‌ترین چیز ممکن بود... یکی یک‌دانه پدر شده بودم؛ نامم را دلنیا گذاشت اما همیشه «تاقانه» صدایم می‌کرد، یعنی دردانه... بچه که بودم، معنی اسمم را پرسیدم و او جواب داد: دلنیا یعنی مطمئن، یعنی اطمینان... خوب می‌دانست که قرار است زندگی برای من چقدر سخت باشد. هر شب می‌آمد، موهایم را شانه می‌کرد و از قوی بودنم حرف می‌زد. لبخند می‌زد و خیره در چشمان سیاهم می‌گفت: تو دلنیایی، مرز آرزوها و رویاهات رو از قفسی که مردم برات می‌سازن، بزرگ‌تر کن؛ حتی اگر هیچ‌کس باورت نداشت تو دلنیا باش و به خودت مطمئن باش، زور و قوی بودن تو رو هیچ‌کس نداره، تو می‌تونی از ویرونه‌ها آبادی بسازی... اسمت و وجودت شبیه گل، به زندگی رنگ و بو می‌بخشه... تو تا همیشه باید برای خودت و خوشی‌هات مبارزه کنی چون تو قوی‌ترین مبارزی! شَروانو در زبان کوردی به معنی مبارز است. ____ ۱. تاقانه در زبان کوردی به معنای دردانه یا تک فرزند است.

محبوبترین های هفته

راه های دانلود اپلیکیشن

اسفند

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

بهمن

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

دی

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

آذر

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

آبان

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.