آخرش دیدی چه شد؟
یادت که هست ؟همیشه میگفتی آخرش دیگه خوشبختیه...
انگار راست میگفتی آخرقصمون خوشبختی بود
اما فقط برای خودت
برای من
آخرش تنهایی بیش نبود
آخرش من موندمو‌اون همه خاطرات
آخرش من موندم فکر خیال تو ، عشقِ تو


50
59,467 تعداد بازدید
46 تعداد نظر

تخمین مدت زمان مطالعه : ۲ ساعت و ۵۶ دقیقه


نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • گل دختر

    ۱۶ ساله 00

    عالی بود فقط زیادی کل کل میکردن این یکم خسته کننده بود ولی درکل خوب بود دست نویسنده درد نکنه✨️❤️

    ۴ ماه پیش
  • رضا

    00

    بسیار ضعیف

    ۹ ماه پیش
  • Bahareh

    00

    آبکی، مخصوصا اخرش💩

    ۹ ماه پیش
  • Sepanta

    ۲۱ ساله 30

    رمان خوبی بود،اما ارزش زن رو اورده بود پایین همش کتک بعد هم مثل مسخره ها هی معذرت خواهی ینی چی حاجی

    ۹ ماه پیش
  • زهرا

    ۱۶ ساله 10

    رمان خوبی بود فقط زیادی غیر واقعیتی بود و ادماش بی ثبات بودن

    ۱۰ ماه پیش
  • لاریسا

    ۱۸ ساله 00

    چرت ترین رمانی که تا حالا خوندم 💩💩

    ۱۱ ماه پیش
  • پری

    10

    خیلی مزخرف بود🤮

    ۱۱ ماه پیش
  • تی تی

    00

    مسخره ترین رمان خاور میانه🤮

    ۱۱ ماه پیش
  • امیر

    ۱۵ ساله 10

    خوب بود

    ۱۲ ماه پیش
  • ..

    ۲۰ ساله 01

    به نظرم خوب بود ولی اینجاشون نفهمیدم وقتی پوریا میاد همه قیافش میبینن چطور اون میرع ارمان میاد بعد کسی اونو نمیشناسه امکان نداره چهرع داماد کسی نشناسه

    ۱ سال پیش
  • یاسی

    ۱۹ ساله 00

    چی بگم موضوع رمانش خوب بود ولی رمان خیلی ساده بودهنگار رمانوخلاصه نوشته بودن قلم نویسنده هم ضعیف بودولی خوب بازم خسته نباشین واسه نوشتن رمان وقت گذاشتین

    ۱ سال پیش
  • دخی بی ادبیم:(

    ۰۰ ساله 21

    عاااااشق رمانت شدم مخصوصا اخرش داشتم میترکیدم از خنده 😶😂 ادم هو*ل هم باشه صد بار هم عاشق بشه عشق اولشو هیچوقت فرااموش نمیکنه...!(منظورم خدم نیستا) نویسنده عزیزممم خسته نباشی ممنون از رمانت🙂🤍🖤😂

    ۱ سال پیش
  • Melika

    11

    وای من موندم دریا چطور آرمان رو قبول کرد ؟🙄 پسری که زود عاشق میشه و وقتی عشقش بمیره میره سراغ بعدی ، به نظرم دریا باید با پوریا ازدواج می کرد . به هر حال ممنون خوب بود 🙂

    ۲ سال پیش
  • فرزانه داراپور

    ۴۰ ساله 51

    خیلی خیلی خیلی مزخرف بود حیف وقتم از این شاخه به اون شاخه بود چیزی فراتر از تخیلی بود بعد تو قسمت روان غمگین بود از رویا هم گذشته بود توصیه میکنم نخونین

    ۲ سال پیش
  • .؟..

    20

    فکر میکردم پایانش تلخه یکم رمان و پیچونده پایانش تلخ بود بهتر میشد

    ۲ سال پیش
حسرت با هم بودن لحظاتی پیش

عاشق برادر زنداداشم بودم. پسر مودب و باشخصیتی که مدیریت یکی از هتل‌های مشهد رو به عهده داشت و نجابت و وقار از وجودش می‌ریخت اما مجید عشق ممنوعه‌ی من بود! مادرش شکوه به ازدواج برادرم با دخترش راضی نبود چون ما رو هم‌شان خانواده‌اش نمی‌دونست و برادرم با وسط گذاشتن جونش رضایتش را بدست آورد. اما چه اتفاقی می‌افته اگه شکوه بفهمه پسرش مجید هم در تمام مدت دلباخته‌ی من بوده و درصدد فرصت مناسب برای ابراز علاقه‌اش به من؟...

محبوبترین های هفته

راه های دانلود اپلیکیشن

اسفند

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

بهمن

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

دی

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

آذر

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

آبان

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.