مردی از جنس کتاب به قلم پرستو مهاجر (پرستو عبدالهیان)

داستان درمورد پسر جوونی به نام مسیح هست که عشق وعلاقه خاصی به کتاب خواندن داره اما پول نداره تا کتاب بخره . تصمیمم میگیره که کتاب دزدی کنه تا اینکه عاقبت .....‌‌ ادامه ماجرا

37
6,091 تعداد بازدید
21 تعداد نظر

تخمین مدت زمان مطالعه : ۱۰ دقیقه

رمان بعدی آرزو کردم عشق همسفرت باشد
رمان قبلی چشمهایت
نمایش فرم درخواست حذف رمان مردی از جنس کتاب
نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده

  • زهرا لاغری

    00

    سلام خسته نباشید رومان خوبی بود

    ۳ هفته پیش

  • s

    51

    خداییش چرت بود. بهترتیب مینوشید معلوم بشه کی چی میگه. ادم میفهمه ولی حداقل رمان مرتب تر میشد. موضوش جالب بود ولی خوب نوشته نشده. قاضی حکمو صادر میکنه از مجرم هم نظرشو میپرسه که راضی هس یا نه؟

    ۴ ماه پیش

  • mhsa

    00

    😂😂😂

    ۱ ماه پیش

  • نگین

    ۱۷ ساله 00

    عالی بود واقعا😍

    ۱ ماه پیش

  • نگین

    00

    موضوع داستان بسیار عالی بود ولی بهتر بود با تحقیق بیشتری در مورد روند دادگاه ورفتار قاضی نوشته می شد

    ۲ ماه پیش

  • حاتمی

    ۲۲ ساله 00

    خوب بود

    ۲ ماه پیش

  • آرسین

    ۱۷ ساله 10

    موضوعش حقیقتاً جالب بود ولی آخرش نفهمیدم چی شد؟🤔

    ۳ ماه پیش

  • Ayly

    30

    بر گرفته از یک رویداد واقعی؟!😳 بین صحبت افراد فاصله بنداز و پشتشون خط فاصله قرار بده. داستان کوتاه و قشنگ و با ایده و موضوع جدیدی بود. با چندتا ویرایش کوچیک بی نظیرش کن!

    ۳ ماه پیش

  • ن

    10

    من اشتباه میکنم یا از روی اثر ماکوس فرانک،کتاب***کپی کردی؟

    ۳ ماه پیش

  • مهاجری پرستو

    10

    اسم منم پرستو مهاجری خوب بود داستانت

    ۳ ماه پیش

  • یگانه

    10

    کوتاه و خوب بود

    ۳ ماه پیش

  • عسل

    ۱۲ ساله 20

    عالی من تو۲۰ دقیقه خوندمش😍😍 ممنون از نویسنده خوبش ممنون ممنون

    ۳ ماه پیش

  • امیری

    ۳۵ ساله 11

    زیادی مزخرف بود

    ۴ ماه پیش

  • .

    10

    خوب بود

    ۴ ماه پیش

  • یاس

    10

    بد نبود

    ۴ ماه پیش

  • فاطمه

    ۳۲ ساله 42

    با اینکه رمان کوتاه بود ولی عالیه ممنون پرستو جان بابت رمان زیباتون 🌟🌟🌟🌟🌟

    ۴ ماه پیش
رمان های مشابه

جدیدترین رمان ها
مشاهده همه

در رویای دژاوو لحظاتی پیش

دژاوو یعنی آشنا پنداری! یعنی وقتایی که احساس می‌کنید یک اتفاقی رو قبلا تجربه کردید. وقتی برای اولین بار وارد مکانی می‌شید و احساس می‌کنید قبلا اونجا رفتید، چیزی رو برای اولین بار می‌شنوید و فکر می‌کنید قبلا شنیدید... فکر کنم برای همه مون این اتفاق افتاده! گلشنِ قصه‌ی ما همه‌ی ترسش همین حسه! نه اینکه از خودِ دژاوو بترسه، فقط نگرانه اتفاقات گذشته تکرار بشن و باز هم اون غمی که تجربه کرده به سراغش بیاد. گلشن از شباهت اتفاقات امروزش با گذشته‌اش می‌ترسه!

محبوبترین های هفته

راه های دانلود اپلیکیشن

کافه بازار دانلود مستقیم

ژانر ها بیش از 35 ژانر مختلف

دکلمه

گمشده

دکلمه

پناه همیشگی قلبم

دکلمه

اُهم

دکلمه

رفتن...

دکلمه

کاش‌ تو ماه ‌بودی

نویسندگی بیاموزید
در حال پارتگذاری...
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.