انتقام خون

به قلم faezeh_eyvazkhani

عاشقانه ترسناک

مستقرمیشه اونجا درحالیکه نمیدونسته در اون مکان کارای غیرانسانی انجام میدادن چند روح سرکش
سعی در اذیت کردنش دارن تواین راه با کسایی اشنا میشه و هیچوقت فکرشو نمیکرد که عشق
دوباره تو قلبش ریشه بدونه….و ایاچه کسی میتواند بفهمد اخراین قصه چه میشود با ما همره باشید تا به پاسخ برسید


53
63,624 تعداد بازدید
43 تعداد نظر

تخمین مدت زمان مطالعه : ۴ ساعت و ۵۳ دقیقه


نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • فاطمه.م. s

    ۳۵ ساله 30

    سلام.کاش تویکی ازاین رمانها دخترهاقشنگ وپسرکش نبودن وپسرم هیکلی وپولدارنبود. معمولی بودن😭😭😭

    ۴ ماه پیش
  • 00

    انصافا هدف نویسنده از نوشتن این رمان چی بوده؟؟تلف کردن وقت ملت؟؟ آخه خواهر من چیزی دنبالت کرده بود که اینجوری و بی معنی رمان رو تموم کردی؟؟ خواننده رو ین وسط گیج و با کلی سوال ول کردی؟؟ واقعا چرا؟

    ۱۱ ماه پیش
  • Hana

    ۱۵ ساله 00

    رمان قشنگی بود ولی ای کاش اخرش اینجوری بدونه هیچی تموم نمیشد. میشه اسم جلو دومشم بگین.؟؟

    ۱۲ ماه پیش
  • Hani

    ۱۸ ساله 10

    رمان خوبی بود منتها ربط ساغر رو با سوگل نفهمیدیم و اینکه صنم به ساغر گفته بود که وقتی کارت رو انجام دادی بیا پیشم تا در مورد خودت یه چیزی بهت بگم چیشد؟!

    ۲ سال پیش
  • نرگس

    40

    احتمالا ساغردخترصنمه

    ۱ سال پیش
  • Doni

    00

    مزخرف

    ۲ سال پیش
  • Bluebird

    00

    بیش از حد مسخره و ابکی

    ۲ سال پیش
  • Dyla

    00

    مزخرف ترین رمانی بود که خوندم😐

    ۲ سال پیش
  • Z

    ۱۶ ساله 41

    رمان فوق العاده زیبایی بود ممنون میشم اسم جلد دوم رو لطف کنید خسته نباشید

    ۲ سال پیش
  • ?????

    32

    رمانش واقعا عالی بود اگ کسی اسم جلد دومش رو میدونه لطفا بگه

    ۲ سال پیش
  • کیمیا

    ۲۵ ساله 41

    آخرش گریه کردم ساغر بیچاره کسی فصل دومش رو میدونه اسمش چیه

    ۲ سال پیش
  • کیمیا

    10

    .......❤

    ۲ سال پیش
  • هستی

    01

    رمان خیلی قشنگیه اما صحنه ها شکنجه سوگل خیلی خوندنش دردناکه

    ۳ سال پیش
  • مهشید

    ۱۶ ساله 40

    رمان خوبی بود ولی وسطای رمان نیما به ساغر شک داشت که معلوم نشد چرا و این قسمت رمان بد بود که بچه ها بدون ساغر رفتن گردش و یا وقتی که ساغر عجیب شده بود سورنا با خودش گفت کاش عاشقش نمیشدم چه احمقانه

    ۳ سال پیش
  • Samaneh

    35

    جلد دوم رمان عمارت خون هستش

    ۳ سال پیش
  • هستی

    ۱۶ ساله 00

    رمان فوق العاده خوبی بود و اینکه یه درخواست دارم رمانتونو جلد دومش رو من پیدا نکردم میشه اسمشو بگید خسته نباشید

    ۳ سال پیش
شروانو (شَروانو) لحظاتی پیش

پدرم عاشق فرزند دختر بود... بعد از چهار فرزند پسر، بالاخره صاحب یک دختر شد. مادرم می‌گفت آن روز از خوشحالی توی پوستش نمی‌گنجید و این برای باقی اهالی روستا مسخره‌ترین چیز ممکن بود... یکی یک‌دانه پدر شده بودم؛ نامم را دلنیا گذاشت اما همیشه «تاقانه» صدایم می‌کرد، یعنی دردانه... بچه که بودم، معنی اسمم را پرسیدم و او جواب داد: دلنیا یعنی مطمئن، یعنی اطمینان... خوب می‌دانست که قرار است زندگی برای من چقدر سخت باشد. هر شب می‌آمد، موهایم را شانه می‌کرد و از قوی بودنم حرف می‌زد. لبخند می‌زد و خیره در چشمان سیاهم می‌گفت: تو دلنیایی، مرز آرزوها و رویاهات رو از قفسی که مردم برات می‌سازن، بزرگ‌تر کن؛ حتی اگر هیچ‌کس باورت نداشت تو دلنیا باش و به خودت مطمئن باش، زور و قوی بودن تو رو هیچ‌کس نداره، تو می‌تونی از ویرونه‌ها آبادی بسازی... اسمت و وجودت شبیه گل، به زندگی رنگ و بو می‌بخشه... تو تا همیشه باید برای خودت و خوشی‌هات مبارزه کنی چون تو قوی‌ترین مبارزی! شَروانو در زبان کوردی به معنی مبارز است. ____ ۱. تاقانه در زبان کوردی به معنای دردانه یا تک فرزند است.

محبوبترین های هفته

راه های دانلود اپلیکیشن

اسفند

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

بهمن

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

دی

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

آذر

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

آبان

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.