پسر تهرونی ، دختر کرمونی

به قلم خانم طلا

عاشقانه کلکلی همخونه ای

سام و خونوادش به دلیل مشکلاتی راهی کرمان ، خونه پدربزرگه سام میشن. خانواده ۴ نفره ای برای تنها نبودن و کمک حاله مادر بزرگ و پدر بزرگه سام خونه آنها زندگی میکردند و دختری زیبا روی و زیبا خویی دارند و طی اتفاقاتی این دو نفر مجبور میشن...


854
126,405 تعداد بازدید
460 تعداد نظر

تخمین مدت زمان مطالعه : ۷ ساعت و ۵۱ دقیقه


نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • رقیه

    ۱۸ ساله 00

    چرا برا من باز نمی کنه

    ۱ هفته پیش
  • Asal

    ۱۳ ساله 00

    کسل کننده بود و خیلی توضیح میداد به قول یکی از دوستامون باید به طور نامحسوس میبود بعدم اصلا کلکلی نبود تا قسمت ۴ خوندم زده شدم

    ۱ هفته پیش
  • بهار

    00

    هیجان نداشت بد نبود ولی چطور در دوران نامزدی که همش هم دختر جلو شوهرش شال و دامن میپوشه حامله میشه بعدم راحت همه جا جار میزنن،کلا هیجان نداشت

    ۲ هفته پیش
  • مهدیه

    ۳۵ ساله 00

    بد نبود

    ۲ هفته پیش
  • ارزو

    ۴۱ ساله 00

    نظری ندارم

    ۲ هفته پیش
  • نازنین

    ۲۷ ساله 00

    خیلی بیخودبود همه ی رمان خلاصه در اتاق خواب پسره و اینکه دختره در حد ماچ بهش پامیده بود و خسته کننده اصلا محتوای قشنگی نداش .

    ۳ هفته پیش
  • صدیقه

    ۴۱ ساله 30

    عالی بود، فقط خیلی توضیح میدادچی باچی میپوسه، مگه دختره،، بعدشم سرمه نمیزاشت بوسش کنه چطوری حامله شد؟

    ۳ هفته پیش
  • شیوا

    10

    سلام با احترام همین ابتدای رمان که خوندم دیگه علاقه ای به بقیش نداشتم.دلیلش توضیح بیش از حد جزئیات بود که باید نامحسوس توضیح داده میشد مثل رنگ مبل و غیره. همرو یکجا توضیح داد حوصلم سررفت.

    ۳ هفته پیش
  • نازنین

    ۱۰ ساله 00

    قبلا یه چیزی شبیه این خونده بودم

    ۴ هفته پیش
  • بد نبود ولی خیلی ساد

    00

    ساده وخلاصه

    ۴ هفته پیش
  • صارا

    10

    به نظرم نباید سانسور میکردن

    ۴ هفته پیش
  • همتا

    ۲۵ ساله 20

    وای سرمه نمیزاشت بهش دست بزنه چطوری بچه دار شدن مگه داریم ..آخرش خیلی الکی تموم شد ولی در کل برای شروع بد نبود

    ۱ ماه پیش
  • مدیسا

    ۱۶ ساله 10

    قشنگ بود منکه دوس داشتم .ولی زود بچه دار شدن

    ۲ ماه پیش
  • دنیا

    ۱۸ ساله 00

    خودم کرمانیم جالب اینجاست حرفایی که به کرمانی میزدن راحت میفهمیدم و تازه اینا لهجه ندارن اون لهجه داراشون باید دید

    ۱ ماه پیش
  • Zahra

    ۱۷ ساله 00

    خوب بدو ولی اگ از طرف سرمه هم حرف میزدی خیلی خوب میشد چون اینجوری هم حس سرمه و هم حس سام رو میفهمیدیم ولی ب هرحال خوب بود ممنون

    ۱ ماه پیش
  • باران

    10

    وااای چه رمان قشنگی

    ۲ ماه پیش
سهمی از عشق لحظاتی پیش

رمان در مورد حورا دلاویز دانشجوی ارشد برق هست که علاقه زیادی به درس خواندن و ادامه‌ی تحصیل دارد اما مادرش برخلاف او موافق رها کردن تحصیل و ازدواج اوست. در یکی از همین روزها حورا با مرتضی شکیبا استاد باتجربه و محبوب همان دانشگاه آشنا شده حس می‌کند او تنها کسی است که افکار و روحیاتش را به خوبی درک می‌کند. کم کم حس خاصی بین آن‌دو شکل می‌گیرد که در ادامه‌ی داستان منجر به اتفاقات پر رمز و رازی می‌شود.

راه های دانلود اپلیکیشن

اسفند

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

بهمن

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

دی

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

آذر

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

آبان

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.