ارواح نفرین شده

به قلم الهام سواری

ترسناک

یه سری آدم‌ها هستند که با چیزهای خیلی عجیب و عجیب‌تر روبه‌رو می‌شن که باورش برای آدم‌هایی که تاحالا ندیدند و نشنیدند عجیب و ترس‌‌آوره؛ بعضی از اون‌ها بهشون عادت کرده‌اند و دارن باهاش کنار میان.


102
67,484 تعداد بازدید
64 تعداد نظر

تخمین مدت زمان مطالعه : ۵۷ دقیقه


نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • پری

    ۲۰ ساله 00

    درحدیکه واقعا بترسم

    ۱ هفته پیش
  • پری

    ۲۰ ساله 00

    رمان ترسناک میخوام. میشه بگید

    ۱ هفته پیش
  • علی اصغر

    ۱۷ ساله 11

    خیلی خوب بود ولی مشکلی که داشت بیشتر رمان صرف لباس و چهره و اندام بود

    ۱ ماه پیش
  • نورا

    ۱۸ ساله 30

    سلام رمان قلم ضعیفی داشت طوری نبود که مخاطب جذب کنه اتفاقا ،و همه چیز خیلی زود میگذشت خیلی سطحی بود من خوشم نیومد

    ۳ ماه پیش
  • باران

    ۴۷ ساله 13

    خیلی مزخرف بودند و بی معنی و بسیار تکراری، تسامی خارجی بودند ولی غذاها ایرانی، اصلا جذاب نبود، متاسفم واقعا منکه اصلا بعداز دوتا داستان، بقیه اش رو از دنبال کردن منصرف شدم.

    ۳ ماه پیش
  • نسیم

    ۲۲ ساله 30

    رمان خیلی خوبی بود ،خیلی عالی بود هم غمگین بود هم ترسناک ،خلاصه که خیلی عالی بود 🥰 فقط خیلی زیاد چهره هارو توصیف کرده بود ،وگرنه خیلی عالی بود و جالب🙏💝💖

    ۶ ماه پیش
  • فاطمه

    ۱۳ ساله 20

    عالی بود.. از نویسنده این رمان واقعا تشکر میکنم برای تایپ همچین رمان عالیوبی نظیری

    ۷ ماه پیش
  • سارا

    ۱۸ ساله 23

    بددددددد

    ۹ ماه پیش
  • Setayesh

    21

    خوبه

    ۹ ماه پیش
  • اسما

    ۲۳ ساله 23

    خیلی چرت و مزخرفه، اصلا ترسناک نیست ، نخونین الکی وقتتون رو هدر ندین😒😒 انگار نویسنده یه بچه ۱۲ ساله ست

    ۱۰ ماه پیش
  • najme

    ۲۴ ساله 42

    افتضاح 😐😐😐😐😐😐آشغال ب تمام معنا انگار فقط راجب لباسه

    ۱۰ ماه پیش
  • Nazi

    ۱۴ ساله 21

    عالی بود ❤واقعا هم ترسیدم هم خوشم اومد دست نویسنده درد نکنه ❤

    ۱۱ ماه پیش
  • نازی

    ۱۶ ساله 30

    شعت حاجی 15 صحفه بیشتر نخودم توصیف زیاد داشتی ولی حس آمیزی نه! بعدم اینکه خیلی چرت بود 😂😂 اصلا ترسناک نبود... حس ترس و وحشتی که داشتن و منتقل نمیکرد 😐😂

    ۱ سال پیش
  • نون بربری

    ۷۵ ساله 00

    تو قسمت اولش اونی که از پنجره میپره پایین استخون پاش میزنه بیرون اونقدر خون ریزی میکنه که میمیره نه اینکه بخوابه صبح بیدار بشه تازه بفهمه که چه بلایی سرش اومده😑💔

    ۱ سال پیش
  • گردلی

    ۷۵ ساله 11

    به شدت مزخرف بود همش داشت راجب لباس حرف میزد این کجاش ترسناک بود آخه همش یه چیز بلند با موهای بلند مشکی بود آخه یکم ترسناکش کن 😒😒

    ۱ سال پیش
حسرت با هم بودن لحظاتی پیش

عاشق برادر زنداداشم بودم. پسر مودب و باشخصیتی که مدیریت یکی از هتل‌های مشهد رو به عهده داشت و نجابت و وقار از وجودش می‌ریخت اما مجید عشق ممنوعه‌ی من بود! مادرش شکوه به ازدواج برادرم با دخترش راضی نبود چون ما رو هم‌شان خانواده‌اش نمی‌دونست و برادرم با وسط گذاشتن جونش رضایتش را بدست آورد. اما چه اتفاقی می‌افته اگه شکوه بفهمه پسرش مجید هم در تمام مدت دلباخته‌ی من بوده و درصدد فرصت مناسب برای ابراز علاقه‌اش به من؟...

محبوبترین های هفته

راه های دانلود اپلیکیشن

اسفند

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

بهمن

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

دی

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

آذر

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

آبان

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.