رویای خیس چشمانت

به قلم الناز محمدی

عاشقانه ازدواج اجباری

میان تاریک وروشن ذهنم رنگ روشن چشمانت یک اقاقی بود…اقاقی که راهم راروشن کرد..
شاید هنوز دلخورم از له شدن زیر نگاه خیست…
اما مگر میشود رویای خیس چشمانت رابه دست کابوس فراموشی سپرد…
بازبه سویت پرکشیدم که بدانی همه آرزویم چسبیدن به همان رویای خیس است..
برایم بمان…بمان..بمان ورهایم کن از این کوچه پردیوار..
سهم من وتو همان باغ سبز خیال خوشبختیمان است
نه باغ خزان زده فراموشی…..


554
97,777 تعداد بازدید
302 تعداد نظر

تخمین مدت زمان مطالعه : ۱۰ ساعت و ۵۶ دقیقه


نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • فافا

    ۲۲ ساله 00

    عالی بود عالییییی

    ۱ هفته پیش
  • نگین

    00

    خوب بود

    ۱ هفته پیش
  • ستاره

    00

    سلام خسته نباشید این رمان رو برای بار دوم خوندم دوست داشتم دوباره نظرمو بگم اول اینکه خوش به حال رها وسهیل برای داشتن برادرهای خوبی که داشتن دوم اینکه بایدمیگفت رفتن فایل بیگناهی رها رو پیداکردن

    ۴ هفته پیش
  • هدیه

    ۲۲ ساله 00

    عالی پیشنهاد میکنم که رمان دختر خون بس هم بخونید دو جلد داره اون هم عالی هست😊😊😊

    ۴ هفته پیش
  • هدیه

    ۲۲ ساله 00

    عااالی

    ۴ هفته پیش
  • دریا

    00

    عالی

    ۱ ماه پیش
  • غزال

    ۲۳ ساله 00

    خیلیییی محشر عالی عاللیییییی بود

    ۲ ماه پیش
  • حدیث

    ۱۸ ساله 00

    رمان کاملا احساسی بود و خیلی عاشقانه ب شخصه من خودم خیلی تحت تاثیر این رمان قرار گرفتم یجاهایی خوشحال میشدم از قصشون یجاهایی هم خیلی ناراحت میشدم ب هرحال عالی بود بینظر

    ۲ ماه پیش
  • ♣دور♣

    ۱۸ ساله 00

    خیلییییی قشنگ بووووووووودددددد❤❤❤❤❤❤❤❤❤💞💞💞💞💞💞💞

    ۲ ماه پیش
  • سپهری

    ۲۳ ساله 00

    عالی بود واقعا. قشنگترین رمانی بود که خوندم.ممنون

    ۲ ماه پیش
  • Narges

    ۲۳ ساله 00

    با عرض خسته نباشید خدمت نویسنده عزیز دیگه داستان خیلی کش پیدا کرد و من کلا رها کردم خوندش رو خیلی یکنواخت پیش میرفت

    ۲ ماه پیش
  • Mahla

    00

    عالی بود به معنای واقعی،و باید مثله همه بگم که خوش به حالشون که برادرایی مثله سبحان و حماد داشتن🙂اما درکل خیلی رمان خوبی بود ولی اگه بعد از تصادف سورن میگفت که چی شد و چه اتفاقی افتاد عالی ترم میشد🍓

    ۳ ماه پیش
  • گیسو کمند

    ۲۳ ساله 00

    سلام این رمان واقعا عالی بودوشخصیت سورن به معنی واقعی عشق و جنون بود، دلم برای رها سوخت ولی باید منتظرش میموند. در کل رمان متفاوتی بود بعد از اینهمه رمان تکراری خوندن چسبید، ممنون نویسنده جون👌🌺

    ۳ ماه پیش
  • مرمر

    ۳۲ ساله 10

    خیلی خیلی قشنگ بود من که لذت بردم دست نویسندش درد نکنه عالی بود.

    ۳ ماه پیش
  • شمیم

    ۳۰ ساله 30

    برای باردوم خوندم ومثه بار اول کیف کردم ،،خوشبحال رها و سهیل بخاطر برادرایی مثل سبحان و حماد ،دمت گرم نویسنده عزیز ،زیبا و احساسی

    ۳ ماه پیش
شروانو (شَروانو) لحظاتی پیش

پدرم عاشق فرزند دختر بود... بعد از چهار فرزند پسر، بالاخره صاحب یک دختر شد. مادرم می‌گفت آن روز از خوشحالی توی پوستش نمی‌گنجید و این برای باقی اهالی روستا مسخره‌ترین چیز ممکن بود... یکی یک‌دانه پدر شده بودم؛ نامم را دلنیا گذاشت اما همیشه «تاقانه» صدایم می‌کرد، یعنی دردانه... بچه که بودم، معنی اسمم را پرسیدم و او جواب داد: دلنیا یعنی مطمئن، یعنی اطمینان... خوب می‌دانست که قرار است زندگی برای من چقدر سخت باشد. هر شب می‌آمد، موهایم را شانه می‌کرد و از قوی بودنم حرف می‌زد. لبخند می‌زد و خیره در چشمان سیاهم می‌گفت: تو دلنیایی، مرز آرزوها و رویاهات رو از قفسی که مردم برات می‌سازن، بزرگ‌تر کن؛ حتی اگر هیچ‌کس باورت نداشت تو دلنیا باش و به خودت مطمئن باش، زور و قوی بودن تو رو هیچ‌کس نداره، تو می‌تونی از ویرونه‌ها آبادی بسازی... اسمت و وجودت شبیه گل، به زندگی رنگ و بو می‌بخشه... تو تا همیشه باید برای خودت و خوشی‌هات مبارزه کنی چون تو قوی‌ترین مبارزی! شَروانو در زبان کوردی به معنی مبارز است. ____ ۱. تاقانه در زبان کوردی به معنای دردانه یا تک فرزند است.

محبوبترین های هفته

راه های دانلود اپلیکیشن

اسفند

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

بهمن

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

دی

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

آذر

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

آبان

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.