مرد رویاهای من

به قلم a.z1370

عاشقانه طنز کلکلی

دختری به اسم رزا گذشته فوق العاده سختی داشته که توسن پانزده سالگی به احساساتش بازی میشه و به مدت یک ماه افسردگی میگیره و بعد از چند سال دوباره گذشته اش به سراغش میان و .....


52
64,182 تعداد بازدید
37 تعداد نظر

تخمین مدت زمان مطالعه : ۲ ساعت و ۵۸ دقیقه


نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • کوثر

    00

    رسما کپی برداری بود و خیلی زود همه چی اتفاق افتاد غلط املایی زیاد داشت خیلی لطفا رسیدگی بشه

    ۷ ماه پیش
  • ندا

    10

    خیلی از کلمات را نصفه بیان کرده بود اخرشم خلاصه و نصفه تمو شد از مادر و امیر هم هیچی نگفت از لیلی و عاطفه و پسر دایی زینب یا خود زینب بعد از کنکور دیگه نبود یا شب عروسی بعضی هم تکراری بود بازم ممنون🌸

    ۷ ماه پیش
  • Sh

    01

    خیلی خیلی غلط املائی داشت اعصاب آدمو میریزه بهم

    ۸ ماه پیش
  • ساره

    ۱۴ ساله 03

    داستان جالبی داشت اما خیلیییی غلط املایی داشت اصلا هر کلمه ای که سی داشت نوشته نشده بود اما جالب بود مرسی🙂

    ۱۲ ماه پیش
  • الا

    ۱۷ ساله 20

    من نفهمیدم پسر دایی زینب چی شد 😂 همین امیر خودمون بود

    ۱ سال پیش
  • والا منم نفهمیدم

    10

    ن

    ۱ سال پیش
  • مرسده

    10

    قشنگ بود .خیلی از اتفاقاش برگرفته از در همسایگی گودزیلا بود.چجوری میگه واقعیِ. توی کلمات ،سی و صد همیشه جا می افتاد. وقتی اوش میگفت یعنی سیاوش و ا می نوشت یعنی صدا.

    ۲ سال پیش
  • (;

    00

    خوب بود 😊

    ۲ سال پیش
  • فاطمه

    ۱۹ ساله 42

    رمانش فوق العاده افتضاح بود خیلی از صحنه هاش از رمانای دیگه برداشته بود

    ۲ سال پیش
  • Sãbä

    11

    ساده بود

    ۲ سال پیش
  • :))

    53

    یجوری گف گذشته سختی داشته گفتم پس چیشده بوده ی شکست عشقی بود دیگه

    ۲ سال پیش
  • رقیه

    20

    این نظر ممکن است داستان رمان را لو داده باشد

  • کوثر

    ۱۶ ساله 84

    ۱.کاملا خلاصه خیلی بد بود ۲.غلط املایی داشت ۳.قلمش ضعیف بود ۴.صرفا جهت بیکاری تا اخرش خوندم

    ۲ سال پیش
  • ارینا

    ۱۵ ساله 10

    آبکی بود و باید دست نویسنده قوی باشه که نیست باید بیشتر تلاش کنه

    ۲ سال پیش
  • z

    14

    عالی😍

    ۳ سال پیش
  • Pari

    40

    اول باید قلم نویسنده قوی باشه بعد رمانو منتشر کنن.

    ۳ سال پیش
حسرت با هم بودن لحظاتی پیش

عاشق برادر زنداداشم بودم. پسر مودب و باشخصیتی که مدیریت یکی از هتل‌های مشهد رو به عهده داشت و نجابت و وقار از وجودش می‌ریخت اما مجید عشق ممنوعه‌ی من بود! مادرش شکوه به ازدواج برادرم با دخترش راضی نبود چون ما رو هم‌شان خانواده‌اش نمی‌دونست و برادرم با وسط گذاشتن جونش رضایتش را بدست آورد. اما چه اتفاقی می‌افته اگه شکوه بفهمه پسرش مجید هم در تمام مدت دلباخته‌ی من بوده و درصدد فرصت مناسب برای ابراز علاقه‌اش به من؟...

محبوبترین های هفته

راه های دانلود اپلیکیشن

اسفند

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

بهمن

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

دی

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

آذر

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

آبان

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.