کوچه های بی کسی

به قلم کیانا و شادی

عاشقانه اجتماعی غمگین

خیلی وقتا خیلی جاها
دوست داری یه گوشه از خاطراتت رو برداری و بندازی دور
کوچک ترین خاطره ای از بین زندگیت که گوشه ی ذهنت جا خوش کرده.
یه خاطره ی کثیف.
که آتیشش تمام زندگیتو بسوزونه.
و هنوز اون آتیش تو زندگی من خاموش نشده
داره تمام وجودم رو به آتیش میکشونه.
و من هنوز دارم با اون خاطره زندگی میکنم.
کاش بعضی از خاطره ها از ذهنت پاک بشن
فقط نیاز دارم به
یه پاک کن
یه دفتر سفید
یه زندگی جدید
یا شاید
یه فراموشی ابدی


53
62,476 تعداد بازدید
33 تعداد نظر

تخمین مدت زمان مطالعه : ۲ ساعت و ۱۸ دقیقه


نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • اتریسا

    ۰۰ ساله 95

    رمان عالی بود و واقعا غمگین بود من دوسش داشتم بخونید

    ۳ سال پیش
  • فاطمه

    82

    گلم تو رمان غمگین نخوندی اگه خونده بودی اینو نمی گفتی این رمان اصلا غمگین نبود اینقدر این شاد بود دلقک شاد نیست

    ۲ سال پیش
  • میشه معرفی کنی؟

    00

    فاطیما

    ۲ سال پیش
  • مهسا

    41

    سلام میشه یه رمان خیلی غمگین که پایان خوش داشته باشه بهم معرفی کنید .1.1.1.1.1 ایدی تل

    ۲ سال پیش
  • جایی نرو

    11

    عالیه

    ۲ سال پیش
  • زهرا

    ۱۷ ساله 71

    رمان سفر به دیار عشق همینه که میخای

    ۱ سال پیش
  • زینب

    10

    سفر به دیار عشق اجباری بی رحمانه خیس تر از اشک

    ۱۲ ماه پیش
  • غربت تنهایی

    00

    عالیه

    ۲ هفته پیش
  • نینا

    ۲۰ ساله 00

    رمان متفاوتی بود نسبت به بقیه رمانا. نویسنده عزیز موفق باشی.

    ۲ ماه پیش
  • Paniz

    00

    سبک رمان عجیب بود و زیاد مخاطب پسند نبود مثلا اون قسمتی که نسیم به خاطر اینکه میخواد درس بخونه قبل از اینکه با مانی حرف بزنه میشینه گریه میکنه :/

    ۲ ماه پیش
  • ملیحه

    ۲۹ ساله 00

    خوب بود ولی خب نمیدونم چرا توهمه رمان هاد کار خونه دارن یا کشور خارج اصلا کلا رمان ها همش شبی ب هم مثلا من خواهر نسیم ک گفت طلاق بگیر سریع متوجه بودم ک حتما باسپهر ازدواج میکنه چون تابلو بود

    ۴ ماه پیش
  • کوثر

    00

    اولاش خوب بود اما خیلی کشش داده 😐

    ۵ ماه پیش
  • طاهره

    ۱۸ ساله 10

    چرتتتتت چطور به مامانش گفت امروز قراره شوهر کنم چطور به مانی میگه نمیدونم شوهر چیه

    ۶ ماه پیش
  • نسیم

    ۱۴ ساله 02

    خیلی ، خیلی عالی امید وارم جلد دوم این رمان رو هم بنویسی

    ۹ ماه پیش
  • زیزی

    ۳۳ ساله 20

    چرت

    ۱۱ ماه پیش
  • سعیده

    ۳۹ ساله 10

    داستان خیلی غمناک بود ولی ازاین اتفاقا زیادمیوفته ماخبرنداریم درکل داستان قشنگی بود خوب هم تموم شد

    ۱۱ ماه پیش
  • نعنای فرانسوی

    ۱۸ ساله 10

    با اینکه خونده بودمش ولی عنقد قشنگه که آدم بازم مجذوبش میشه ممنون

    ۱ سال پیش
  • گیتاشونم‌مشکلی‌داری؟

    ۱۵ ساله 10

    عاااالی بود خیلی خوب بود مخصوصا اخرش از نظر من این یه قصه نبود یه افسانه بود شاید توی واقعیت هم همچین اتفاقایی افتاده و ما خبر نداریم مثل دردایی که ما داریمو کسی خبر نداره🖤به سنش نگا نکن دلش پیره🙂

    ۱ سال پیش
  • Kim

    20

    خیلی چرت بود چون اصلا***وجود نداره که یه زن خودش اینهمه اذیت کنه بخاطرش

    ۱ سال پیش
  • •|reyhon|•

    ۱۵ ساله 02

    زیاد جالب نبود☺

    ۲ سال پیش
  • نازی

    10

    خوب بود اما نه زیاد قلم قوی نداشت دل نوشته هایی که ما بینش بود هم تاثیر چندانی نداشت معمولی بود به هر حال خسته نباشید🤍

    ۲ سال پیش
  • .....ً

    52

    تنها چیزی که میتونم بگم اینه که واقعا واقعا احمقانه بود مسخره وچرت

    ۲ سال پیش
حسرت با هم بودن لحظاتی پیش

عاشق برادر زنداداشم بودم. پسر مودب و باشخصیتی که مدیریت یکی از هتل‌های مشهد رو به عهده داشت و نجابت و وقار از وجودش می‌ریخت اما مجید عشق ممنوعه‌ی من بود! مادرش شکوه به ازدواج برادرم با دخترش راضی نبود چون ما رو هم‌شان خانواده‌اش نمی‌دونست و برادرم با وسط گذاشتن جونش رضایتش را بدست آورد. اما چه اتفاقی می‌افته اگه شکوه بفهمه پسرش مجید هم در تمام مدت دلباخته‌ی من بوده و درصدد فرصت مناسب برای ابراز علاقه‌اش به من؟...

محبوبترین های هفته

راه های دانلود اپلیکیشن

اسفند

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

بهمن

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

دی

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

آذر

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

آبان

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.