ماده شیر

به قلم parisa.j

عاشقانه اجتماعی اربابی

داستان درباره یه دختر که رشتش حقوق برای انجام پایان نامش مجبور میشه بره تو یه روستا و با ارباب اون روستا درگیر میشه و......


207
77,287 تعداد بازدید
153 تعداد نظر

تخمین مدت زمان مطالعه : ۳ ساعت و ۱۵ دقیقه


نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • نگین

    ۲۰ ساله 00

    رمان قشنگ و احساسی بود ممنون از نویسنده عزیز❤️

    ۲ هفته پیش
  • Soraya

    00

    دست نویسنده اش درد نکنه که انقدر چرت نشوته اصلا خودش فهمیده که چی نوشته یک بار میخوند بهتر بود😒

    ۳ هفته پیش
  • الی

    00

    این چه چرت و پرتی بود من خوندم:/

    ۱ ماه پیش
  • رویا۳۵

    00

    حالا همه سوتی و اشتباهات ب کنار سواد نویسنده رو دقت کردبد وهش پنج کلاس بیشتر نبود (هنوسفری)🤣

    ۲ ماه پیش
  • هانی

    10

    اول اینکه اول دوست راساگفت هدیه بعدش هانیه.دوم اون حقوق هنوز لیسانس نگرفته چطوروکیل شد وکالت خودش آزمون داره.سوم بچه های خدیجه ک دختربودن چطورشدن مریم وعلی..و اخرماجرا امیرعلی چ شد احتمالا ک خوب شد..

    ۳ ماه پیش
  • مارال

    00

    خیلی مسخره وغیرواقعی بود

    ۳ ماه پیش
  • کوثر

    ۱۳ ساله 00

    خوب بود ولی بعضی جاهایش ما مفهوم بود

    ۳ ماه پیش
  • یاس

    ۳۰ ساله 00

    سلام،رومان خوبی بود،ولی توی رمان گفته بود چون خدیجه ۲تا دختراورده بود شوهرش طلاقش داد ولی اسم بچه ها راعلی ومریم گفته بود

    ۳ ماه پیش
  • آرا ثمین

    00

    خوبه ولی سوتی داره مثلا مگه بچه های خدیجه دو تا دختر نبود بخاطر اون طلاقش نداده بود پس این پسره خدیجه علی از کجا اومد اگه پسر داش که شوهرش بیرونش نمی کرد

    ۳ ماه پیش
  • Atena

    ۲۲ ساله 10

    معمولی بود نمیشه گفت خیلیی عالی نه.حداقلش این بود که ازین لوس بازیای دماغ قلمی چشم بادومی این چیزا رو کم داشت.و اینکه نوین زیادی زود حالتش عوض شد اون خان مغرور یهو شد اویزون.

    ۳ ماه پیش
  • ....

    11

    رمان خوبی بود من که خوشم آمد حتما بخونید عالیه...

    ۳ ماه پیش
  • مهراب

    ۲۵ ساله 00

    داستان جالبی داشت ولی خیلی سوتی های درشت و درمونی داشت اینکه اخر رمان امیر علی چی شد؟

    ۴ ماه پیش
  • مرادی

    ۱۸ ساله 20

    خیلی مسخره بوددددد

    ۴ ماه پیش
  • مریم

    20

    خیلیی قشنگ بود عالی بود یعنییی

    ۴ ماه پیش
  • طیبه

    20

    رمان خیلی مزخرف و کلیشه ای بود .تضاد تو نوشته ها زیاد بود

    ۴ ماه پیش
سهمی از عشق لحظاتی پیش

رمان در مورد حورا دلاویز دانشجوی ارشد برق هست که علاقه زیادی به درس خواندن و ادامه‌ی تحصیل دارد اما مادرش برخلاف او موافق رها کردن تحصیل و ازدواج اوست. در یکی از همین روزها حورا با مرتضی شکیبا استاد باتجربه و محبوب همان دانشگاه آشنا شده حس می‌کند او تنها کسی است که افکار و روحیاتش را به خوبی درک می‌کند. کم کم حس خاصی بین آن‌دو شکل می‌گیرد که در ادامه‌ی داستان منجر به اتفاقات پر رمز و رازی می‌شود.

راه های دانلود اپلیکیشن

اسفند

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

بهمن

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

دی

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

آذر

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

آبان

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.