درد عمیق من

به قلم ملیکسا

عاشقانه اجتماعی

همه چی از اونجایی شروع میشه که ادرین تصمیم به ازدواج با یلدا رو می گیره،یلدایی که هیچ کس اون رو تایید نمی کنه و همه با ازدواج این دو مخالفند. ادرین بخاطر محبوبش قید همه و حتی خانوادش رو هم می زنه؛اما عاقبت این کار به کجا ختم میشه؟


29
64,434 تعداد بازدید
45 تعداد نظر

تخمین مدت زمان مطالعه : ۲ ساعت و ۵۲ دقیقه


نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • ه

    ۲۴ ساله 10

    از این چرت تر نخونده بودم حیف وقت😐

    ۲ ماه پیش
  • آرام

    ۱۹ ساله 10

    رمان جالبی نیست

    ۶ ماه پیش
  • Negaraaa

    20

    افتضاح بود حیف وقت که بذاری اینو بخونی

    ۸ ماه پیش
  • مری

    10

    اصلاخوشم نیومدآدم یه دفعه عاشق میشه نه ۳بارتازه عشق جدیدشوبه قبلیه ترجیح میده آخرشم نفهمیدیم کیارش ازجون آدرین چی می خواست یلداش که نمرده بوداین وسط حق سنیتاوآهوراضایع شد.

    ۱۱ ماه پیش
  • فربد

    01

    خوب بود............

    ۱۱ ماه پیش
  • سارا

    20

    به نظرم این رمان حذف بشه بهتره والا

    ۱۲ ماه پیش
  • hanieh

    00

    به نظرم خوب نبود خیلی همه چیز لوس و بچه گانه من پارت اول و فقط تونستم بخونم و به نظرم خوندنش هدر دادن وقته

    ۱ سال پیش
  • ربکا

    ۱۷ ساله 70

    بابا این یارو ادرین به اتوبان تهران کرج گفته زکی بروکنار این که چیزی نیس یه کی نی بگه اینم رمانه نوشتی به قران دوس پسر من به یه دختر نگاه کنه میزنم فکشو میارم پایین بع سنیتا گف پیش ادرین بمون

    ۱ سال پیش
  • افسون

    ۲۱ ساله 30

    اه اه اه چه لوس اصلا خوشم نیومد ادرین دلش عین دلستر بود برا همه کف میکرد زارت زارت عاشق میشد یلدا نه سنیتا ، سنیتا نه الیسا بعدی کیه؟

    ۱ سال پیش
  • :/

    12

    این نظر ممکن است داستان رمان را لو داده باشد

  • Me

    00

    خیلی همه چی سریع پیش میرفت تو رمان من که از ۱ پارت بیشتر نخوندم تولدش خوب بود بعد....☺ بازم ممنون زحمت کشیدی

    ۲ سال پیش
  • اهورا

    10

    چرا اهورا باید میمرد ؟😡 کلا رمان مسخره ای بود

    ۲ سال پیش
  • محمد

    70

    مزخرفه وقتتونوهدرندین😑

    ۲ سال پیش
  • پانیذ

    00

    خیلی مزخرف بود چه لوس 🙄

    ۲ سال پیش
  • بهار

    ۱۹ ساله 51

    نویسنده گرامی شما کادر افراد داستان را به درستی رعایت نکردید برای مثال آدرینا و سنیتا و الیسا رفتارهای یکسانی داشتندبرای مثال یک فرد مثل سنیتا که خجالتی بود بیشتر باید حالت های استرس زاداشته باشه نه ش

    ۲ سال پیش
در رویای دژاوو لحظاتی پیش

دژاوو یعنی آشنا پنداری! یعنی وقتایی که احساس می‌کنید یک اتفاقی رو قبلا تجربه کردید. وقتی برای اولین بار وارد مکانی می‌شید و احساس می‌کنید قبلا اونجا رفتید، چیزی رو برای اولین بار می‌شنوید و فکر می‌کنید قبلا شنیدید... فکر کنم برای همه مون این اتفاق افتاده! گلشنِ قصه‌ی ما همه‌ی ترسش همین حسه! نه اینکه از خودِ دژاوو بترسه، فقط نگرانه اتفاقات گذشته تکرار بشن و باز هم اون غمی که تجربه کرده به سراغش بیاد. گلشن از شباهت اتفاقات امروزش با گذشته‌اش می‌ترسه!

راه های دانلود اپلیکیشن

دکلمه

گمشده

دکلمه

پناه همیشگی قلبم

دکلمه

اُهم

دکلمه

رفتن...

دکلمه

کاش‌ تو ماه ‌بودی

نویسندگی بیاموزید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.