رمان درمورد زندگی سخت یه پسر به اسم کیارشه که چندسال پیش پدر و مادرش و عشقش تو دریا غرق میشن و آقا کیارش قصه ما ضربه ی روحی بدی می خوره و به پیشنهاد یه روانپزشک همراه دوستش برای دوری از خاطراتش میرن خرم آباد حالا چهار سال گذشته و هنوزم حالش خوب نشده ولی یه اتفاق میفته و اون یه دختری رو میبینه که خیلی شبیه عشقشه و…


69
70,091 تعداد بازدید
96 تعداد نظر

تخمین مدت زمان مطالعه : ۳ ساعت و ۵۴ دقیقه


نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • Sara

    ۱۶ ساله 00

    جالب نبود

    ۱ ماه پیش
  • خستع زندگی

    ۱۶ ساله 00

    رمان خوبی نبود خیلی آبکی ضایع بود جالب اینجا بود ک سال هاش خیلی زود میگذشت یهو دیدی نوشته هفت سال بعد یعنی چی 😏😏😏

    ۲ ماه پیش
  • ھاجر

    ۲۰ ساله 00

    خالصہ میکنم کلا چرت بود فک کنم نویسندش دہ سال بیش نداشت خیلی بچگونہ بود🤢

    ۴ ماه پیش
  • فهیمه

    00

    ممنون از نویسنده ولی تو بیان حادثه ها عجاه کرده

    ۴ ماه پیش
  • ایلا

    ۱۹ ساله 00

    زیاد جالب نبود به نظرم طنین خیل خودشو جلو کیارش خرد میکرد ولی کلان بدک نبود

    ۴ ماه پیش
  • ارزو

    ۱۵ ساله 00

    خعلی مزخرف بود ینی چی آخه همش پسره گریه میکرد واقعا چرت بود فقط تونستم نصف قسمت اولشو بخونم

    ۷ ماه پیش
  • .....

    ۱۵ ساله 00

    اصلا باهاش حال نکردم زیاد آبکی بود

    ۸ ماه پیش
  • فاطیما

    ۲۰ ساله 00

    مزخرفففف

    ۱۰ ماه پیش
  • ترنه

    ۱۸ ساله 10

    خیلی بد بود،من تا 12 صفحه از قسمت اول و خوندم حالم بهم خورد دورود ب خرم ابادیا من خرم آبادی نیستم ولی بختیاریم ، دوست من درود زندگی میکرد و می گفت خیلی خوبه امسال هم می ره اونجا ولی گفت دعوا هم میشد

    ۱۲ ماه پیش
  • نرگس

    01

    من اسمشو دیدم خوشم اومد اسم قشنگی داشت کیارش رمانه هم خیلی خوب نبود یعنی نه خوب بود نه بد

    ۱۲ ماه پیش
  • لیانا

    31

    میدونین چیه بچه ها اصلا با رمانش حال نکردم بیشتر با نظرات از خنده پوکیدم🤣🤣🤣

    ۲ سال پیش
  • یاسی لـ‌ر

    100

    عه خرم اباد خودمون😂

    ۲ سال پیش
  • چه ربطی داشت

    102

    این رمان رو پارسال خوندم بد نبود چرا بعضیا میگن ما خرم آبادیا عشق چاقو کشی داریم؟والا ما اینطور نیستیم😑

    ۲ سال پیش
  • دخترلر

    110

    دقیقا تصور خیلی بدی دارن بیشتر استان ها نسبت به ما هرچند پرچم خرم آبادیا همیشه بالاس

    ۲ سال پیش
  • 90

    وات؟ مردم خرم آباد خیلی مردم خوب و نجیبی هست که حرف ندارن واقعا بهم بر خورد که اینقدر مردم رو لوس کردین

    ۲ سال پیش
  • مهدیس

    ۱۷ ساله 50

    🤣🤣🤣🤣اخه رمانم انقدر چرت مگه داریم بچه ۱۲ ساله بهتر مینوشت ولی خدایی پسره خیییییییلی چندش بود منکه همه رمان هارو تا اخر میخونم نصفه ولش نمیکنم نتونستم اینو کامل بخونم🤦🏼 ♀️ حیف وقتم 😒

    ۲ سال پیش
شروانو (شَروانو) لحظاتی پیش

پدرم عاشق فرزند دختر بود... بعد از چهار فرزند پسر، بالاخره صاحب یک دختر شد. مادرم می‌گفت آن روز از خوشحالی توی پوستش نمی‌گنجید و این برای باقی اهالی روستا مسخره‌ترین چیز ممکن بود... یکی یک‌دانه پدر شده بودم؛ نامم را دلنیا گذاشت اما همیشه «تاقانه» صدایم می‌کرد، یعنی دردانه... بچه که بودم، معنی اسمم را پرسیدم و او جواب داد: دلنیا یعنی مطمئن، یعنی اطمینان... خوب می‌دانست که قرار است زندگی برای من چقدر سخت باشد. هر شب می‌آمد، موهایم را شانه می‌کرد و از قوی بودنم حرف می‌زد. لبخند می‌زد و خیره در چشمان سیاهم می‌گفت: تو دلنیایی، مرز آرزوها و رویاهات رو از قفسی که مردم برات می‌سازن، بزرگ‌تر کن؛ حتی اگر هیچ‌کس باورت نداشت تو دلنیا باش و به خودت مطمئن باش، زور و قوی بودن تو رو هیچ‌کس نداره، تو می‌تونی از ویرونه‌ها آبادی بسازی... اسمت و وجودت شبیه گل، به زندگی رنگ و بو می‌بخشه... تو تا همیشه باید برای خودت و خوشی‌هات مبارزه کنی چون تو قوی‌ترین مبارزی! شَروانو در زبان کوردی به معنی مبارز است. ____ ۱. تاقانه در زبان کوردی به معنای دردانه یا تک فرزند است.

محبوبترین های هفته

راه های دانلود اپلیکیشن

اسفند

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

بهمن

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

دی

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

آذر

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

آبان

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.