من تکرار نمی‌شوم

به قلم M-alizadehbirjandi

عاشقانه اربابی تراژدی

سرنوشت همان جمع و تفریق خاطرات است، همان لحظه‌هایی که دلمان می‌خواهد کمش کنیم و یا شاید هم ضرب که زیاد شود و ماندگار بماند.
این هم یک سرنوشت است. درست از جایی که خاطره فکر می‌کند در اوج خوشبختی‌ست و حقیقت زندگی به رویش لبخند زده، تلخی‌ها شروع به رشد می‌کنند و ریشه‌اش همه‌‌ی زندگی‌اش را در هم می‌تند؛ اما صبر، عشق می‌رویاند و لبخند.


115
62,899 تعداد بازدید
83 تعداد نظر

تخمین مدت زمان مطالعه : ۷ ساعت و ۴۰ دقیقه


نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • مریم

    ۳۲ ساله 00

    خیلی خوب بود مثل بقیه رمان ها سبکسری نداشت .

    ۲ ماه پیش
  • رز

    ۳۵ ساله 30

    بسیار زیبا و خواندنی

    ۳ ماه پیش
  • زهرا

    ۱۹ ساله 20

    واقعا محشر بود ،توی یک روز کامل خوندمش! قلم نویسنده خیلی خوبه موضوع متفاوت و از سبکسری هایی که توی بقیه رمان ها هست رو نداشت . ممنونم ♥️✨

    ۳ ماه پیش
  • علی

    20

    عالی بود . ممنون نویسنده عزیز . حتمآ بخونید.

    ۷ ماه پیش
  • فائزه

    10

    سلام یه سوال داشتم خیلی غمگینه؟ میشه جواب بدید

    ۸ ماه پیش
  • Z.p

    10

    سلام عزیزم غمگینه، ولی پایان غم انگیزی نداره

    ۷ ماه پیش
  • سحر 34

    20

    خیلی قشنگ بود دوسش داشتم

    ۸ ماه پیش
  • ریحانه

    ۲۰ ساله 33

    به نظرم نباید خاطره سیاوشو میبخشید بخشیدن همچین آدمایی حماقته حماقت...

    ۸ ماه پیش
  • باوان

    00

    عالیییی من چندین بار خوندمس

    ۸ ماه پیش
  • لیلی

    ۱۹ ساله 50

    عالی کاش هممون یه کیوان توی زندگیمون داشتیم برادرانه هاشو دوست دارم

    ۸ ماه پیش
  • سپیده

    ۳۰ ساله 20

    قشنگ بود حتما بخونیدش ممنونم نویسنده عزیز

    ۸ ماه پیش
  • آذر

    10

    سلام خیلی خیلی عالی بود ممنون

    ۸ ماه پیش
  • م

    20

    در یک کلام عالی بود

    ۸ ماه پیش
  • رویا

    ۳۰ ساله 10

    خوب بود به نظرم ارزش خوندن رو داره

    ۹ ماه پیش
  • اگه گفتی من کیم

    31

    هرچقد از خوب بودنش بگم کم گفتم رمانی بود که آدمو آروم میکرد با خوندنش زیبا و فوق العاده دوست داشتنی عاشق شخصیتاش شدم که اینقدر خوب و دوست داشتنی بودن

    ۹ ماه پیش
  • الهه

    20

    دومین بار این رمان رو خوندم خیلی جاهاش گریه کردم ودلم درد گرفت برای غم اینجور بچه ها خیلی جاها هم از دست کیوان وپریا از ته دل خندیدم چقدر وجود خاله زهراها وکیوانها برای این بچه ها واجب ولازمه

    ۱۱ ماه پیش
پاناسیا لحظاتی پیش

داستان یه دختری که به همه چیزش پشت و کرده! و حالا توی دنیایِ مخصوص و ساخته ی خودش زندگی میکنه! دنیاش، کرم و قهوه‌ای رنگه و پر از عطر تلخ قهوه و وانیل و کروسان‌های تازه ... از پشت پنجره، به برخوردِ قطره‌های بارون، به شیشه ی اون کافه چوبی، خیره شده و به رویاهاش فکر میکنه! تو رویاهاش ، در سال‌های بسیار دورِ گذشته زندگی می کنه! تو کافه‌ای که متعلق به خودشه و یه اتاق پشتی داره! اتاقی که پر از نقاشی‌هاشه و همه وسایل و ابزاری که برای به تصویر کشیدنِ تصوراتش می‌خواد رو در اختیار داره! ولی کسی چه میدونه!؟ شاید اونی که همیشه از طرف دیگه ی خیابون بهش خیره میشه، جوری زندگیش رو تغییر بده که حتی خیال پردازی هاشم بهش قد نمیده!

محبوبترین های هفته

راه های دانلود اپلیکیشن

اسفند

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

بهمن

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

دی

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

آذر

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

آبان

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.