لام مثل لجبازی

به قلم roshanaaa

طنز کلکلی همخونه ای

نفس دختری شیطون زبون دراز هست که با پسر عموش که ساکن اصفهان هست سرلج داره!…داستان از جایی شروع میشه که آرشام برای ادامه تحصیل از اصفهان به تهران میاد و پدر نفس به اون اجازه نمیده که آرشام خوابگاه بره! این میشه که آرشام وارد خونه نفس میشه و این...


760
152,727 تعداد بازدید
1,427 تعداد نظر

تخمین مدت زمان مطالعه : ۴ ساعت و ۴۱ دقیقه


نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • محنا

    ۱۴ ساله 00

    سلام اگه میشه جلد دوم رو هم بزارید هممون خیلی کنجکاویم ببینیم با کی ازدواج میکنه و تو خماری موندیم الان هر کاری میکنم نمیشه رمان دیگه ای بخونم ذهنم مشغول این رمان شده

    ۱ هفته پیش
  • ریحانه

    00

    وات د هل چرا اینجوری تموم شد؟ جلد دوم نداره؟

    ۶ روز پیش
  • ..

    00

    کال تموم نشده بود و اصلا خوب نبود

    ۱ هفته پیش
  • فاطمه زهرا

    ۱۶ ساله 10

    چرا کامل تمومش نکردی نصفه گذاشتی ذهنم درگیر شد که از آخر با پارسا ازدواج میکنه یا آرشام

    ۱ هفته پیش
  • ستایش

    00

    بد بود کامل نبود

    ۱ هفته پیش
  • Ana

    00

    خیلی رمان مسخره ای بود حتی کامل هم نبود ولی فکر کنم باتوجه به خلاصش آخرش به آرشام میرسه ولی وقتی کامل نیست چرا اصلا داستان می نویسه نویسنده نکنه انتظار داره حدس بزنیم آخرش چی میشه خیلی لوس بود

    ۱ هفته پیش
  • صبا

    ۱۴ ساله 00

    به نظرم بچگانه بود تازه چرا آخرش رو اینجوری تموم کردی

    ۱ هفته پیش
  • Ana

    ۲۱ ساله 00

    چقدر رمان مسخره ای بود کارکتر دختره هم بیش از حد لوس وچندش بود

    ۱ هفته پیش
  • Sahel

    00

    ادامش چی شدددد؟

    ۱ هفته پیش
  • الناز

    10

    جلد دوم نداره؟ موندم تو خماری😑

    ۲ هفته پیش
  • ماندنا

    ۱۸ ساله 00

    حدقل کامل بزارید رمان هارو

    ۲ هفته پیش
  • Priya

    00

    پس بقیش چی؟ 😭

    ۲ هفته پیش
  • هسـتی

    ۱۴ ساله 10

    وا یعنی چی الان بتونم بگم باکی ازدواج کرد فکر کنم میگفتی با دوتاش بهتر بود تا ول کردن

    ۲ هفته پیش
  • Zahra

    ۱۸ ساله 00

    یا رمان نزارین یا میزارین کامل بزارین دیگه اَه😐مثل این بچه ها هم هی نقشه نقشه نکنین دیگه:/

    ۲ هفته پیش
  • فاطمه

    ۱۸ ساله 10

    ادامه رمان کجا پیدا کنم اخه چرا رمانو نصفه ول میکنید?؟؟؟؟؟؟؟؟

    ۲ هفته پیش
شروانو (شَروانو) لحظاتی پیش

پدرم عاشق فرزند دختر بود... بعد از چهار فرزند پسر، بالاخره صاحب یک دختر شد. مادرم می‌گفت آن روز از خوشحالی توی پوستش نمی‌گنجید و این برای باقی اهالی روستا مسخره‌ترین چیز ممکن بود... یکی یک‌دانه پدر شده بودم؛ نامم را دلنیا گذاشت اما همیشه «تاقانه» صدایم می‌کرد، یعنی دردانه... بچه که بودم، معنی اسمم را پرسیدم و او جواب داد: دلنیا یعنی مطمئن، یعنی اطمینان... خوب می‌دانست که قرار است زندگی برای من چقدر سخت باشد. هر شب می‌آمد، موهایم را شانه می‌کرد و از قوی بودنم حرف می‌زد. لبخند می‌زد و خیره در چشمان سیاهم می‌گفت: تو دلنیایی، مرز آرزوها و رویاهات رو از قفسی که مردم برات می‌سازن، بزرگ‌تر کن؛ حتی اگر هیچ‌کس باورت نداشت تو دلنیا باش و به خودت مطمئن باش، زور و قوی بودن تو رو هیچ‌کس نداره، تو می‌تونی از ویرونه‌ها آبادی بسازی... اسمت و وجودت شبیه گل، به زندگی رنگ و بو می‌بخشه... تو تا همیشه باید برای خودت و خوشی‌هات مبارزه کنی چون تو قوی‌ترین مبارزی! شَروانو در زبان کوردی به معنی مبارز است. ____ ۱. تاقانه در زبان کوردی به معنای دردانه یا تک فرزند است.

محبوبترین های هفته

راه های دانلود اپلیکیشن

اسفند

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

بهمن

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

دی

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

آذر

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

آبان

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.