دایی من

به قلم راز.س

عاشقانه

وارد خونش میشه و شروع به خواندن دفتر خاطرات همسرش می کنه . دفتر خاطرات مربوط به عشق و روابط امید و همسرشه.
داستان دفتر از جایی شروع میشه که ساغر برای اولین بار امید رو که بعد از 20 سال به ایران برگشته در فرودگاه می بینه .
در این بین اتفاقاتی می افته و دیدار های امید وساغر ادامه پیدا میکنه . و این دیدار ها تبدیل به عشق بزرگی میشه . امید تنها پسر ثروتمندترین مرد ایرانیه . و ساغر دختر یه خانواده متوسط که پدر و مادرش معلم هستن .
امید که پس از برگشت به دنبال خواهر طرد شده از خانواده میگردد او را یافته و میفهمد ساغر خواهر زاده ی اوست .
و این ماجرا به هر دوی انها ضربه ی بزرگی وارد می کند اما...


59
68,280 تعداد بازدید
56 تعداد نظر

تخمین مدت زمان مطالعه : ۱ ساعت و ۴۲ دقیقه


نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • ھاجر

    ۲۰ ساله 00

    واقعا رمان خیلی خوبی بود خیلی با احساس نوشتہ شدہ بودممنون از سازندش واقعا عاااااااالیییییییی بود❤

    ۸ ماه پیش
  • فاطیما

    10

    رمان خیلی خوبد بود اگه یکم توضیحاتش بیشتر بود من اصلا نفهمیدم ساغر چرا بیمارستان بود وکی ازدواج کردن طنین از کجا اومد 😐ولی با این حال بازم ممنون از نویسنده جان 🌹🌹

    ۸ ماه پیش
  • غزاله

    ۲۰ ساله 10

    چی شد یهویی رفت تو کما طنین از کجا اومد موضوع خیلی جالبی بود حیییییف

    ۱۰ ماه پیش
  • نازی

    10

    ی سوال طنین از کجا در اومد؟ اصن چی شد ک ساغر رف کما؟ خیلی ضایع و بی سر وته بود موضوعش قشنگ بود و اگه یکم قلم نویسنده بهتر میبود رمان خیلی قشنگی میشد

    ۱۰ ماه پیش
  • رضوانه

    ۲۴ ساله 00

    خیلی خوبه ممنونم

    ۱۰ ماه پیش
  • سلین

    ۱۶ ساله 20

    این چه وضع رمان نوشتنه طنین از کجا امد اصلا معلوم نبود کجا میره تو خاطرات کجا واقعیت با این همه مشکل هم باز از نویسنده ممنون

    ۱ سال پیش
  • امیر

    ۱۴ ساله 00

    عاااالی بود ولی کاش بهتر اوضیح میداد همه چی رو یهویی میگفت.... ولی بازم ممنون از نویسنده

    ۱ سال پیش
  • Helma

    ۱۷ ساله 00

    خعلی خوب بود

    ۱ سال پیش
  • بیتی

    ۱۷ ساله 10

    بدترین رمانی بود که موندم یعنی چی یهویی رفت بیمارستان یهویی بچه دار شد

    ۱ سال پیش
  • ساناز

    00

    از نظرم اگه قلم قوی تری بود با این موضوع رمان مهیج تری می شد خلق کرد.

    ۲ سال پیش
  • هستی

    ۱۳ ساله 50

    اصلا بی معنی بود یعنی چی این طنین از کجااومد کی عروسی کردن اصلا کی امیر به ساغر گفت فراموشش کن ولی با این حال ممنون از سازنده

    ۲ سال پیش
  • سام

    ۲۰ ساله 11

    بابااااااااااا چقدر خوب بود جیگرم حال اومد ممنون مرسی اخی ساغر خیلی زده حال زیدید اما زیبا جذاب عالی اخی ساغر

    ۲ سال پیش
  • من۹۱۹۲

    10

    ب اخرش ک رسیدم فهمیدم***ب وقت با ارزشم اصن طنین از کجا اومد چیشد چی رفت افتضاح بود اگه یکم ب داستان پر و بال میداد فوق العاده میشد الان خیلی ابکیو الکیه اخرش ک رسیدم حس کردم یه دختر 12ساله نوشتش

    ۳ سال پیش
  • م...

    10

    واقعانویسندش خسته نباشه بااین رمان بی سروته

    ۳ سال پیش
  • کیانا

    10

    خیلییییی ابکیهههه😑

    ۳ سال پیش
حسرت با هم بودن لحظاتی پیش

عاشق برادر زنداداشم بودم. پسر مودب و باشخصیتی که مدیریت یکی از هتل‌های مشهد رو به عهده داشت و نجابت و وقار از وجودش می‌ریخت اما مجید عشق ممنوعه‌ی من بود! مادرش شکوه به ازدواج برادرم با دخترش راضی نبود چون ما رو هم‌شان خانواده‌اش نمی‌دونست و برادرم با وسط گذاشتن جونش رضایتش را بدست آورد. اما چه اتفاقی می‌افته اگه شکوه بفهمه پسرش مجید هم در تمام مدت دلباخته‌ی من بوده و درصدد فرصت مناسب برای ابراز علاقه‌اش به من؟...

محبوبترین های هفته

راه های دانلود اپلیکیشن

اسفند

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

بهمن

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

دی

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

آذر

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

آبان

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.