یادت بیار منو

به قلم اعظم فهیمی

عاشقانه ازدواج اجباری

من....سلما....
دختری که به خاطر عزیزترین فرد زندگیش دست به کاری میزنه که باعث نابودی آیندش میشه.....
زنی که با قرار دادنم تو منگنه، منو مجبور به ازدواج با همسرش میکنه....
اما....
همسری که برای من یه آشنای قدیمیه...
به اجبار همسر دوم میشم.....مادر میشم.....اما.....
چه مادری؟؟؟؟
مادری که باید با دنیا اومدن فرزندش اونو رها کنه و به دست کسی دیگه بسپره....فقط بخاطر نجات جون مادرش....
دنیا و آدماش بهم زخم میزنن....
من سلما...یه دختر که با بازیه روزگار....
زن میشه....مادر میشه....و میشکنه...
من....سلما...دختر دریاها....
زیبا...شرقیه رویاها....
تنها....عاشق فرداها.....
پایان خوش


334
84,549 تعداد بازدید
267 تعداد نظر

تخمین مدت زمان مطالعه : ۱۱ ساعت و ۹ دقیقه


نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • نگار

    00

    رمان خیلی جذابی بود من که خوشم اومد

    ۴ هفته پیش
  • fati

    ۱۷ ساله 00

    یکی ازبهترین رمانایی که خوندم

    ۱ ماه پیش
  • صادقی

    ۴۳ ساله 00

    خیلی قشنگ بود

    ۲ ماه پیش
  • فری

    ۳۰ ساله 00

    یکی از بهترین رمان هایی بود که خوندم عالی عالی بود

    ۲ ماه پیش
  • عاطفه

    ۲۸ ساله 10

    من دوست ندارم تو نظرات اسم شخصیت های داستان رو بیارم چون کسی که نظرات رو میخونه داستان براش بی مزه میشه در کل رمان خوبی بود هر چند میتونست بهتر باشه ولی داستانه و اینکه سلیقه است وشاید سلیقه شما باشه

    ۳ ماه پیش
  • برزه

    00

    رمان خیلی خوبی بود. واقعا لذت بردم

    ۳ ماه پیش
  • مریم

    ۱۷ ساله 20

    یا باید آخرش با امیر سام میموند یا کلا امیر و وارد بازی نمی کرد...فقط اول رمان و دوست داشتم

    ۳ ماه پیش
  • Sama

    ۱۷ ساله 21

    لوس بود! مگه خاله بازیه هی ازدواج کنی هی طلاق بگیری...

    ۳ ماه پیش
  • Nadii

    00

    عالییییییی بود مرسی ازنویسنده عزیز

    ۳ ماه پیش
  • سیمی

    00

    خیلی مزخرف بود توجیهاتی ابکی واسه خیانت داشتن که اصلا قابل قبول نبود اصلا خوشم نیومد.

    ۴ ماه پیش
  • معصومه

    00

    عالی بود

    ۴ ماه پیش
  • حدیثه ,

    01

    بدنبود

    ۵ ماه پیش
  • فربد

    10

    عالی بود.........

    ۵ ماه پیش
  • مریم

    11

    مرسی رمان خوبی بودولی سلمانبایداین قدرزودتصمیم میگرفت همین طورهم امیرسام که ولی من بازخیلی ناراحت شدم براامیرسام اون هم عاشق بود

    ۶ ماه پیش
  • مبینا

    11

    اصلا کار سلما قشنگ نبود تقی به توقی میخورد به امیر سام می گفت چرا با من ازدواج کردی اصلا غرور نداشت حتی یه لحظه فک نمی کرد که پیمان زن گرفته و ولش کرده

    ۷ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.