چشم سیاه دوست داشتنی

به قلم اعظم حسین پور

عاشقانه کلکلی درام

نورا تنها دختر مغرور و سرسخت و زیباییه که چشمان سیاهش زیباترین رکن چهره اشه. اون پدرشو در بچگی از دست داده و به سختی امورات زندگی خودش و برادر و مادرش می گذره نورا با جدیت درس می خونه.و کار می کنه تا بتونه پزشک بشه اون هدف بزرگی توی زندگی داره که می خواد بهش برسه در حین رسیدن اون به هدفش با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می کنه بیماری مادرش بی پولی و عشقی که ناخواسته سر راهش قرار می گیره و اونو تو تنگنای بدی می ذاره در حالی که اون اصلا وقتی برای عاشق شدن نداره... باید با نورای مغرور همراه بشیم و ببینیم آیا می تونه از پس رسیدن...


512
90,278 تعداد بازدید
446 تعداد نظر

تخمین مدت زمان مطالعه : ۱۴ ساعت و ۳۲ دقیقه


نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • فاطمه

    ۳۲ ساله 00

    رمان بسیار زیبایی هستش من چند سال پیش خوندمش خیلی خیلی عالیه ممنون نویسنده جون بابت رمان زیباتون 🌟🌟🌟🌟🌟

    دیروز
  • موفرفری

    00

    فقط میتونم بگم خیلییییییییی قشنگ بود اصلا قابل توصیف نیست خداااا بود

    ۷ روز پیش
  • سارایا

    ۰۰ ساله 00

    تف تو روحت نورا عوضی آشغال.***نشسته ببخشید البته من دوستش داشتم ولی نورا خیلی به امیر علی سخت می گرفت ولی حقش بود برای اینکه عشقشون عمیق بشه لازم بود ممنون 🤩🤩☺️

    ۷ روز پیش
  • sahar

    00

    فقط میتونم بگم خیلییییییی قشنگ بود و هرلحظه لبخند رو لب می اورد ارزش خوندن داره

    ۳ هفته پیش
  • هلنا

    ۳۳ ساله 00

    خوب بود رمانش

    ۴ هفته پیش
  • فرزانه

    00

    رمانی خیلی قشنگی بود😍

    ۴ هفته پیش
  • زهرا

    00

    عااااااااالی

    ۱ ماه پیش
  • سمیه

    ۳۳ ساله 10

    عالی بود ولی پایانش زود تموم شد

    ۲ ماه پیش
  • .

    00

    انصافا خیلییی قشنگ بود خوشمان آمد

    ۲ ماه پیش
  • فربد

    01

    قلمت طلایی،. زیباومتفاوت............

    ۲ ماه پیش
  • محدثه

    ۳۳ ساله 00

    خیلی عالی بوددست سازنده ونویسنده درد نکنه خیلی عالی بود

    ۲ ماه پیش
  • نازی

    ۱۳ ساله 00

    عاااااالی داره گریم میگیره که تموم شده

    ۳ ماه پیش
  • ریحانه

    ۲۱ ساله 30

    خیلی رمان قشنگی بود ولی دوتا ایراد داشت که بدجور تو ذوق میزد اول اینکه خیلی طولانی کرده بودی و میتونست زودتر تمام بشه و دوم اینکه باید قسمت آخر رو قشنگ تر تمام میکردین و بیشتر از ادامه زندگیشون میگفتی

    ۳ ماه پیش
  • باران

    ۱۲ ساله 00

    عالی بود

    ۳ ماه پیش
  • الهه کرمی

    ۳۵ ساله 00

    از خوندنش واقعا لذت بردم.. دست نویسنده درد نکنه

    ۳ ماه پیش
سهمی از عشق لحظاتی پیش

رمان در مورد حورا دلاویز دانشجوی ارشد برق هست که علاقه زیادی به درس خواندن و ادامه‌ی تحصیل دارد اما مادرش برخلاف او موافق رها کردن تحصیل و ازدواج اوست. در یکی از همین روزها حورا با مرتضی شکیبا استاد باتجربه و محبوب همان دانشگاه آشنا شده حس می‌کند او تنها کسی است که افکار و روحیاتش را به خوبی درک می‌کند. کم کم حس خاصی بین آن‌دو شکل می‌گیرد که در ادامه‌ی داستان منجر به اتفاقات پر رمز و رازی می‌شود.

راه های دانلود اپلیکیشن

اسفند

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

بهمن

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

دی

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

آذر

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

آبان

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.