غیر ممکن

به قلم ghazaleeMAH

عاشقانه طنز

راجب یه دختر با دوست جون جونیش.. دوست که نه…خواهر…! خواهری ک تو تک تک لحظه های زندگیش کمکش کرده… پشتش بوده…حالا اگه این بین دست روزگار این دوتارو از هم جدا کنه چه بلایی سر دختر داستانمون میاد؟ تبدیل میشه به یه دختر و اروم و گوشه گیر...ولی قرار نیس داستان همینجوری بمونه…!یه پسرکه شیطون وخوشتیپه…یکی که از بیرون عین پسر بچه های تخسه ولی مرد تر از خیلی های دیگس… پسری که خودش یه دنیا درده…اما با تموم دردش نمیتونه غم این دخترو تحمل کنه…دنبال یه راهیه ک دختر مظلوم قصه رو بخندونه برای همین همش دیوونه بازی در میاره..اما از کنار این خل بازی هاش میتونه یه حامی هم باشه..این دوتامقابل هم قرار میگیرن..حالا سوال اینه که ایا این پسر میتونه این دختر غمگینوبه زندگی برگردونه؟؟ ایا غیرممکن ممکن میشه؟؟
پایان خوش


1024
114,140 تعداد بازدید
613 تعداد نظر

تخمین مدت زمان مطالعه : ۱۰ ساعت و ۴۳ دقیقه


نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • اسرا

    ۲۳ ساله 00

    عالیترین رمانی بود که تا حالا خوندم حرف نداشت بهمون فهموند که آدمای***ای هم هستن

    ۱ هفته پیش
  • مبینا

    00

    واقعا رمان خیلی قشنگی بود، عالی اصلا با شخصیتای رمان زیاد حال کردم مخصوصا بارمان، واینکه موفق باشی نویسنده ی عزیز با این رمان زیبات🤍✨

    ۱ هفته پیش
  • مائده

    ۱۳ ساله 01

    بسیار بسیار رمان قشنگی بود ممنونم از نویسنده عزیز که این رمانو نوشت و این رمان به من یاد داد که کسانی که دوجنسه هستند رو درک کنم و براشون احترام غاقل باشم و کاش تو جامعه به این طور ادما توهین نشه

    ۳ هفته پیش
  • الهه

    00

    داستانش بچگونه وآبکی بود فقط دوقسمت آخرش یه خورده بهتر بود .در مورد دوجنسیته بودن اون طوری که نویسنده،گفته باجراحی وتغییر جنسیت طرد نمیشن من میشناسم کسی رو که مثل بارمان داستان ازدواج کردو بچه هم داره

    ۴ هفته پیش
  • ..

    00

    چندباری خوندمش هروقت میخونم مثل چی گریه میکنم سرش💔💀

    ۴ هفته پیش
  • یاسی

    00

    وقتی بارمان اومد تو داستان بقیه داستان روحدس زدم زیبا بود البته اینکه چرا چندسوالم اینه چه لزومی داشت اینهمه طول بده وتو این چند سال قصیه رو برا عزال نگفت

    ۴ هفته پیش
  • هیلا

    ۱۷ ساله 00

    عالی زیبا ترین رمانی که خوندم دست نویسنده درد نکنه

    ۴ هفته پیش
  • زهرا

    ۲۵ ساله 00

    عالی بود عزیزم

    ۲ ماه پیش
  • گلی

    70

    بچه ها رمانی بود ک دختره خوابگاشون اتیش میگیره میره پیش خواهرش ک ازدواج کرده زندگی میکنه بعد برادار شوهر خواهرش دوقلو بودن اسمشون سیامک و سیاوش بود اسم این رمان چیه اصلا یادم نمیاد

    ۲ سال پیش
  • آنیسا

    ۱۸ ساله 70

    اسمش دلواپس توام، عالیه و خیلی باحاله

    ۲ سال پیش
  • Nafas

    ۱۹ ساله 00

    بینظیره

    ۱ سال پیش
  • تو

    00

    دل واپس توام

    ۱ سال پیش
  • کیپب

    ۹ ساله 00

    خب

    ۱ سال پیش
  • فاطی

    00

    دلواپس توام

    ۱۲ ماه پیش
  • فاطمه

    ۲۸ ساله 00

    دلواپس توام

    ۹ ماه پیش
  • پریسا

    ۲۹ ساله 00

    عزیزم اسمش دلواپس توام بود

    ۷ ماه پیش
  • Asma

    ۱۴ ساله 00

    دلواپس توام

    ۲ ماه پیش
  • Z

    ۳۳ ساله 00

    عااالی بود ممنون نویسنده عزیز

    ۲ ماه پیش
  • نرگس

    ۲۵ ساله 11

    عالی بود این رمان

    ۲ ماه پیش
  • هستی

    ۱۶ ساله 20

    وااااای یعنی خیلیییی خوب بود خوب ک هیچی عالییی مخصوصا اونجایی که تازه فهمید بارمان همون بارانه خیلی هیجانی بود اون قسمت خلاصه که عالی بود حتماااا بخونید

    ۲ ماه پیش
  • الهه

    00

    واقعا عالی بود

    ۳ ماه پیش
  • فاطمه

    ۲۶ ساله 00

    هفصل های اولش خیلی لوس مسخره بود ولی آخراش نظرم عوض شد قشنگ تموم شد

    ۳ ماه پیش
  • مریم

    ۲۲ ساله 10

    از نظرم واقعا بهترین رمان بود چون واقعا یه همچنین مشکلاتی هست توی جامعه که واقعا ما درک نمی کنیم همین نزدیک های ما هم یه پسره بود که همچنین مشکلی داشت که آلان عمل کرده این رمان دیدگاهم رو عوض کرده

    ۴ ماه پیش
شروانو (شَروانو) لحظاتی پیش

پدرم عاشق فرزند دختر بود... بعد از چهار فرزند پسر، بالاخره صاحب یک دختر شد. مادرم می‌گفت آن روز از خوشحالی توی پوستش نمی‌گنجید و این برای باقی اهالی روستا مسخره‌ترین چیز ممکن بود... یکی یک‌دانه پدر شده بودم؛ نامم را دلنیا گذاشت اما همیشه «تاقانه» صدایم می‌کرد، یعنی دردانه... بچه که بودم، معنی اسمم را پرسیدم و او جواب داد: دلنیا یعنی مطمئن، یعنی اطمینان... خوب می‌دانست که قرار است زندگی برای من چقدر سخت باشد. هر شب می‌آمد، موهایم را شانه می‌کرد و از قوی بودنم حرف می‌زد. لبخند می‌زد و خیره در چشمان سیاهم می‌گفت: تو دلنیایی، مرز آرزوها و رویاهات رو از قفسی که مردم برات می‌سازن، بزرگ‌تر کن؛ حتی اگر هیچ‌کس باورت نداشت تو دلنیا باش و به خودت مطمئن باش، زور و قوی بودن تو رو هیچ‌کس نداره، تو می‌تونی از ویرونه‌ها آبادی بسازی... اسمت و وجودت شبیه گل، به زندگی رنگ و بو می‌بخشه... تو تا همیشه باید برای خودت و خوشی‌هات مبارزه کنی چون تو قوی‌ترین مبارزی! شَروانو در زبان کوردی به معنی مبارز است. ____ ۱. تاقانه در زبان کوردی به معنای دردانه یا تک فرزند است.

محبوبترین های هفته

راه های دانلود اپلیکیشن

اسفند

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

بهمن

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

دی

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

آذر

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

آبان

نویسنده و گوینده : بهاره نوربخش - @bahare.noorbakhsh

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.