پارت یکم

زمان ارسال : ۵۳۵ روز پیش

موهایم را با کامل جمع کردم و و روی شانه ی چپم ریختم.

نگاه آرامم را از آینه جدا کردم و برگشتم و صدای جیغ خانومِ پنلوپه باعث شد عصبی دوباره موهایم را پشت سرم بریزم و لباس عروسِ دست و پا گیر را دوباره در تنم رَصَد کردم

دنباله سفید و بلند ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید